کوبیسم یکی از سبکهای مطرح نقاشی در صد سال اخیر بوده است و از شناختهترین اشکال هنر در قرن بیستم و نقطهی تحولی در تکامل هنر است. پابلو پیکاسو ارتباط ناگسستنی با این سبک دارد و بههمراه ژرژ براک از پایهگذاران این سبک هستند، پل سزان نیز تحت تاثیر این مکتب بود. هنرمندان این مکتب نپذیرفتند که هنر باید از طبیعت کپیبرداری کند و از روشهای قدیمی پرسپکتیو، کوتهنمایی و مدلسازی که تایید کنندهی دو بعدی بودن تصویر بوده است، پرهیز میکردنند.
آنالیز شدن و درهم شکستن و بعدتر به شکل آبستره روی هم قرار گرفتن اشیا، روش نقاشی در این سبک است. در اصل به جای یک نقطهی دید ثابت برای سوژه چند کانون دید مورد استفاده قرار میگیرد. مخاطب میتواند از چند جهت مختلف شاهد موضوع به تصویر کشیده شده باشد. ارفیسم، آبستره و بعدتر پوریسم یا نابگرایی از زیر شاخههای این سبک است. شبیهترین گرایش به این سبک فوتوریسم است. به صورتی این دو سبک در هم حل شدهاند. نقاط دید چند کانونی، پرسپکتیوهای چند وجهی، تلفیق بعدها و زمانها در یکدیگر از خصوصیات مشترک این دو سبک بهشمار میرود. این تلاش تا کلیت یک پدیده در یک فضای دو بعدی به نمایش گذاشته شود در این سبک مشاهده میشود. طراحی با انواع اکرلیک، رنگ روغن، پاستل و ... از ویژگیهای دیگر این سبک است. هنرمندان از پدیدههای مختلفی نقاشی میکشند. اما موضوع اینجاست که از چندین نقطهی مختلف به آن مینگرند. یعنی زوایای گوناگونی را مورد بررسی قرار میدهند و نقاشی از اشیا و مناظر و انسانها از یک نقطه دید ثابت نیست. نوعی بازسازی و بازطراحی از سطح، شکل و رنگ انجام میشود.
کوبیسم نخستین(پیشاکوبیسم): با اینکه دورههای سبک کوبیسم در هفت سال شکل گرفت. اما این مکتب کاملاً توانسته ویژگیهای عمومی و خاص خود را در گذر زمان حفظ کند. جابهجایی، درهمبافتگی ترازها، تلفیق همزمان نیمرخ و تمامرخ و نوعی دوبعدی در آن مشاهده میشد.
تحلیلی: تجزیه شدن فرمها تا سرحد ساختارهای هندسیشان. به حداقل رسیدن رنگ.
ترکیبی: اصول زیباییشناسی در این دورهی کوبیسم کاملتر شد. آثار این دوره، تکرنگ و در مایههای آبی، قهوهای و خاکستری بودنند. رنگ بیشتر بهکار میرود. فرمها تزیینیتر هستند. اعداد هم به تصویر اضافه شدند و کلاژ هم پا به عرصه گذاشت. بر مادیت اشیا تاکید دارد و شگردهای وهمآفرین در روشهای نقاشیهای قبلی را رد میکند.
مصنوعی: نشاط رنگ ظهور پیدا کرد.
۱- عدم وجود منبع نور مشخص: منبع نور و زاویهی آن مشخص نیست. احساس میشود هنرمند از چند منبع نور استفاده میکند. این احساسی ابهامبرانگیز ایجاد میکند.
۲- عدم عمقنمایی سنتی: از بین رفتن عمقنمایی سنتی از مهمترین دستاوردهای زیباشناختی کوبیسم است. این مهم با درهم آمیختن پلانها، کنار هم قرار نگرفتن سوژهها در یک خط عرضی و پشت سرهم و قرار گرفتن آنها به روی هم، از ویژگیهای اصلی این سبک است.
۳- توجه به طبیعت بیجان: فاصله گرفتن از مضمونهای تاریخی، عاطفی و احساسی که هنرمندان کوبیسم قبلی در آثار خود داشتهاند. طبیعت بیجان، موضوع آثار است و بدون اینکه برداشتهای شخصی و عاطفی در نظر گرفته شود به اشیا پرداخته میشود. اولویت اصلی اثرشان؛ اشیا هستند.
۴- بازنمایی حجم و جسمیت: جسمیت و سه بعدی بودن اشیا را به مخاطب منتقل کردن، روش هنرمندان کوبیسم است. تجزیهی تمام وجههای اشیا به اشکال هندسی
۵- تکرنگ: فاصله گرفتن از بازنمایی نور و رنگ. استفاده از رنگهای محدود. تک رنگی.
فوتوریسم ایتالیایی، وورتیسیسم انگلیسی و رایونیسم روسی، از جنبشهایی هستند که تحت تاثیر کوبیسم خلق شدند. همچنین جنبش مشهور ساختارگرایی روسی از ویژگی تقسیم بندی این سبک تاثیر گرفته است. جنبش آلمانی اکسپرسیونیسم نیز بهرهی قابل ملاحظهای از کوبیسم برده است. همانطور که جنبش دادا، بدون تاثیر کلاژ نمیتوانست ظهور یابد، سورئالیسم و اکسپرسیونیسم هم تاثیرات بسیار قابل توجهای از این سبک پذیرفتهاند.
با اینکه جدیترین و تاثیرگذارترین دوران این جنبش هنری برمیگردد به اوایل قرن بیستم، اما هنوز تکنیکها و ایدههای آن بر فراوان رشته و شاخههای خاص هنری در طول دورههای مختلف تاثیر داشته و همچنین این تاثیرگذاری ادامهدار است...
در راگادید میتوانید آثار این سبک را مشاهده کنید.